آخرین فرصت ارسال مقاله کامل
1404/08/30 29 روزتاریخ شروع همایش
1404/09/23 52 روزتاریخ پایان همایش
1404/09/24 53 روزدر سومین پیش نشست از همایش بین المللی فلسطین، عدالت و نظم بین الملل که در روز سه شنبه پانزدهم مهر ماه با موضوع فلسطین و امنیتی سازی و حقوق بشر به صورت مجازی برگزار گردید آقای دکتر سید حمزه صفوی استادیار علوم سیاسی دانشگاه تهران و مدیرعامل مرکز آینده پژوهشی جهان اسلام به عنوان میزبان و آقای میک والاس نماینده سابق ایرلند در پارلمان اروپا و خانم دکتر سحر حمود استاد جامعه شناسی دانشگاه لبنان به عنوان مهمان به ایراد سخرانی بحث و تبادل نظر پرداختند.
در ابتدا آقای میک والاس در مورد نقش اروپا در بحران فلسطین مواردی را بیان کردن وی معتقد است اتحادیه اروپا و کشورهای عضو اتحادیه اروپا نقش خوبی در این میان ایفا نکرده است، آنها در نسلکشی بسیار همدست بودهاند. همه 27 کشور عضو هنوز با اسرائیل تجارت میکنند و این تکان دهنده است. برخی کشور های اروپایی حرف های خوبی زده اند اما کاری را که باید را انجام نمیدهند و تغییری ایجاد نکردهاند و هیچ تلاشی برای توقف نسلکشی نکردهاند.
میک والاس به تضاهرات میلیونی جمعه گذشته از ایتالیا اشاره کرد و گفت: حدود دو میلیون نفر برای حمایت از فلسطین به خیابان آمدند، و با این حال ما طبقه سیاسی داریم که کاملاً مطیع امپریالیسم غرب و امپراتوری ایالات متحده است. اکثریت مردم اروپا همیشه طرف مظلومان را میگیرند و به صلح و عدالت علاقه دارند، در حالی که طبقه سیاسی ما به منافع امپریالیسم غرب خدمت کرده است، که هیچ ارتباطی با صلح ندارد.
وی در ادامه گفت: بسیاری از مردم اروپا واقعاً شوکه شدهاند که اجازه داده اند این اتفاق بیفتد، آنها می بینند که اسرائیل بیمارستانها را بمباران میکند، ساختمانهای مسکونی را بمباران میکند، کودکان را هدف قرار میدهد، زنان را هدف قرار میدهد.
اسرائیل به بهانه های مختلف اجازه نمی دهد هیچ صلحی ایجاد شود هنوز تعدادی فلسطینی در غزه زندگی میکنند که اسرائیل میخواهد از شر آنها خلاص شود زیرا پاکسازی قومی برای آنها کامل نشده است و آنها تا زمانی که آمریکاییها و اروپاییها رهبری و حمایت آز آنها را بر عهده دارند، مانند یک دولت تروریستی رفتار خواهند کرد.
آقای والاس در ادامه به حمایت چندین دهه اروپا از اسرائیل اشاره کرد و گفت: اروپاییها از سال ۱۹۴۸ از صهیونیسم حمایت کردهاند. صهیونیسم یک پروژه استعماری شهرکنشینی است که توسط اروپاییها در آمریکاییها آغاز شد، آنها در واقع میخواستند یهودیان را از اروپا خارج کرده و به مکانی در خاورمیانه ببرند. جایی که آنها زمین دیگران را غارت کردند و دولت های اروپایی از آن حمایت کردند. در حال حاضر نیز سرسپردگی اروپا به امپراتوری ایالات متحده آشکارتر از قبل است و این یک مشکل واقعی است.
میک والاس در ادامه گفت تا زمانی که طراحان باشند، صلحی در غرب آسیا برقرار نخواهد شد، این ایده راه حل دو کشوری مزخرف است،
در ادامه بحث آقای دکتر صفوی ضمن تشکر و تأیید سخنان میک والاس از ایشان پرسید برای متوقف کردن این نیروها چه کاری می توان انجام داد؟ چه در سطح دولتی، سطح روشنفکری، دانشگاهیان و مردم عادی!
میک والاس در پاسخ به سوال آقای دکتر صفوی بیان داشت که افراد مختلف باید درک کنند که سیاست هیچ چیزی را تغییر نداده است در واقع سیاست مداران نمیخواهند چیزها تغییر کنند، زیرا معمولاً دوست دارند اوضاع رو به وخامت برود و چیزهایی مانند مثلاً سیستم سرمایهداری در غرب را دوست دارند، منافع سران قدرت پیش از منافع مردم عادی در اولویت است. طبقه کارگر مدت زیادی است که این را فهمیده است؛ شاید بپرسید برای تغییر نظر طبقه سیاسی چه باید بکنیم درپاسخ باید بگویم همین امروز باید از شر آنها خلاص شویم، آنها به خواست مردم عمل نمیکنند.
ما در یک جهان تک قطبی زندگی می کنیم که در آن آمریکا در رأس قدرت است و میتوانند برای همه قوانین وضع کنند، اما این تغییر خواهد کرد و بزرگترین تغییر باید توسط مردم ایجاد شود.
ظهور چین یک تغییر و فرصت بزرگ است و این موقعیت قدرتمند امپراتوری ایالات متحده و سلطهی گره خرده به دلار را که آنها برای مدت زیادی توانستهاند از آن استفاده کنند را تغییر خواهد داد، قدرت دلار آنهاست که به آنها اجازه میدهد تا بتوانند سیاست های خود را بر بیش از ۴۰ کشور تحمیل کنند و اما این قدرت با ظهور چین تغییر خواهد کرد.
میک والاس در ادامه به شرایط کنونی در غزه اشاره کرد و گفت من خیلی متاسفم که اروپاییها چنین نقش منفیای در بحران غزه و فلسطین ایفا کردهاند، اما باور کنید صهیونیسم در دراز مدت تمام شده است و با شرایط کنونی هیچ صلحی در غرب آسیا وجود نخواهد داشت،
دکتر صفوی با اشاره به سیاست های چین در قبال اسرائیل پرسید دولت چین، اسرائیل را به عنوان دروازه بزرگی به مدیترانه تعریف میکنند، بنابراین آیا ممکن است چین در این شرایط چالشی برای سلطه اسرائیل ایجاد کند؟
میک والاس در پاسخ به این سوال از اینکه چین در دو سال گذشته به روابط تجاری خود را با اسرائیل ادامه داده است ابراز ناامیدی کرد و اشاره کرد که این یک مسئله بزرگ است چین اگر میخواهد به حرف خود عمل کند و نقش مثبتی در چندین بعد ایفا کند، نباید اسرائیل را به عنوان یک تروریست تحمل کند چین اکنون قدرت این را دارد که با اتخاذ موضعی قوی در اینجا نقش بزرگی ایفا کند و جلوی رفتار اسرائیل را بگیرد.
صادقانه معتقدم که چین می تواند نقش بهتری ایفا کند چرا که روابط تجاری با مراودات مالی همراه است و این پولی که در مورد آن صبت می کنیم پول شخصی و مردم عادی نیست بلکه نوعی پول سازمانیافته است که توسط دولت ها، هم دولت اسرائیل و هم طرفهای سیاسی و مقامات اروپایی، پشتیبانی میشود و اسرائیل آن را به روشی بسیار دقیق مدیریت میکنند تا با استفاده از رسانه ها یک سیستم شستشوی مغزی بسازد.
دکتر صفوی پیرو این موضوع پرسید به نظر نمیرسد که ما و دیگر کشور های دوست و هم نظر بتوانیم منابع مالی برای ایجاد سیستمی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی کشورهای اروپایی ایجاد کنیم. عملاً چه پیشنهادی برای این فرآیند دارید؟
میک والاس ضمن تأیید نظر دکتر صفوی ادامه داد درست است که آمریکاییها به طور خاص در این زمینه سرمایهگذاری می کنند در واقع آمریکاییها پول زیادی را برای نفوذ بر رسانهها در اروپا سرمایهگذاری کردهاند. همچنین سرمایهگذاریهای سنگینی در آموزش سطح سوم در سطح دانشگاهها انجام میدهند و سعی می کنند برنامه های درسی را کنترل کنند و نفوذ داشته باشند. شاید رسانهها سالهاست که تا حدی مردم را فریب داده اند و با هر کسی که در مقابل آنها بایستد، مشکل دارند و حتی افرادی مانند من اگر به هر نحوی در مورد ایران ایران، سوریه، لبنان و یمن و اتفاقاتی که در آنجا میافتد صحبت می کنیم به شدت توسط رسانه های ایرلند مورد انتقاد قرار می گرفتیم چرا که ما حقیقت را همانطور که میبینیم میگوییم، همانطور که هست، مینامیم. رسانهها این را دوست ندارند، بنابراین آنها از ما انتقاد میکنند. اما آیا رسانهها بر همه مردم پیروز میشوند؟ مثلاً در ایرلند، مردم کمکم دارند متوجه میشوند که رسانههای جریان اصلی همیشه حقیقت را نمیگویند و باورپذیری را تضعیف میکنند. با وجود این واقعیت که آمریکاییها روی کنترل و تأثیرگذاری بر این رسانهها سرمایهگذاری کردهاند، مردم کمتر تمایل دارند حرفهای آنها را باور کنند. البته برخی هنوز هم به آنها اعتماد دارند، مگر اینکه مردم بیشتر یاد بگیرند و بیشتر بفهمند چه اتفاقی دارد میافتد. نکته اینجاست که آنچه در غزه اتفاق افتاد، بازی را تغییر داد، زیرا این موضوع، رسانهها را نیز افشا کرده است چرا که مردم میتوانند در گوشی های خود ببینند که چه اتفاقی در حال وقوع است.
در یک دنیای ایدهآل، ما افرادی با آگاهی و توانایی مالی خواهیم داشت که در رسانههای مستقل سرمایهگذاری میکنند که حقیقت را میگویند. این عالی خواهد بود. درست است که ما پول کافی برای رقابت با آنها را نداریم، اما در عین حال این فکر را دوست دارم که یک سری رسانههای مستقل نیز وجود دارد؛ منظورم این است که افراد بیشتری دارند دیدگاه متفاوتی نسبت به این اتفاقات پیدا میکنند. پس اگر ما از نظر مالی روی رسانههای مستقل قویتر و گستردهتر سرمایهگذاری کنیم، این به ما کمک بزرگی میکند، هرچند رسیدن به آنجا بسیار دشوار است چرا که اغلب افرادی که پول دارند برای کسب سود جذب جریان های قوی تر می شوند در حال حاضر رسانه یک فرآیند سیاسی است که در خدمت منافع سیاست مداران است. بنابراین ما به افرادی با دیدگاههای متفاوت نیاز داریم تا در رسانهها مشارکت کنند و آماده باشند تا بدون ترس حقیقت را بیان کنند.
در ادامه جلسه دکتر سحر حمود به ایراد سخنرانی خود پرداختند و عنوان کردند منطقه ما در حال حاضر شاهد در اقدامات نسلکشی است که به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است و بسیاری از نخبگان و تصمیمگیرندگان در برابر آن ناتوان شده اند اگرچه کنوانسیونهایی وجود دارند که تعهداتی را بر دولتها و مسئولیتهایی را بر افراد تحمیل میکنند، اما تحمل نسلکشی نشاندهندهی به رسمیت شناختن ضمنی این عمل است. آنچه امروز در فلسطین شاهد آن هستیم ، نابودی فوری یک ملت نیست، بلکه طرحی هماهنگ با هدف نابودی بنیانهای اساسی زندگی گروه ملی به منظور ریشهکنی نهایی آن است. این فرآیند شامل اقداماتی چون گرسنگی، آوارگی و آزار و اذیت و همچنین برچیدن سیستماتیک نهادهای سیاسی و اجتماعی، زبان، احساسات ملی، مذهب، آزادی، سلامت و کرامت است. بنابراین، این درگیری دیگر یک رویارویی موقت و محدود علیه غیرنظامیان نیست، بلکه یک تخریب اجتماعی گسترده است که توسط جاهطلبیهای ایدئولوژیک خاص هدایت میشود.
خانم حمود اضعان داشت که صهیونیسم وارث طبقهی کارگر یهودی است و مظهر یک ایدئولوژی سکولار است که یک سیستم خود-بسته را تشکیل میدهد که «خود» را مقدس میکند و آن را به جایگاه سکونت الهی تبدیل میکند، در حالی که تمام دیگرانی را که خارج از حوزهی تقدس قرار میگیرند، طرد میکند.
وی اشاره کرد با حمایت آمریکا، اسرائیل موفق شده است بسیاری از تخلفات و اقدامات غیرانسانی خود را مورد تأیید جهانی قرار دهد. ایالات متحده با موفقیت آرمان آزادی فلسطین را به امنیتی سازی نهادینه کرده و آن را در هسته دستور کار نظام بینالملل تحت پوشش گفتمان «امنیت» و مبارزه با تروریسم از طریق نهادهای جهانی جای داده است.
خانم حمود در اداه بیان داشت به عنوان اعضای جامعه دانشگاهی، باید از خود بپرسیم: چگونه میتوانیم این مفهوم را تأیید کنیم در حالی که با تحریفات عمیق اجتماعی و وجودی - به ویژه در مورد بُعد کرامت انسانی - مواجه هستیم. در مورد تمام طرحهای به اصطلاح صلح و حمایت از مردم فلسطین، آنها چیزی بیش از شعارهای مبهم نیستند که دستور کارهای خاصی را پنهان میکنند که منجر به فروپاشی نهادی، شکست دولت و اقدامات گسترده قتل و خشونت جنسی میشود - همانطور که در سومالی در سال ۱۹۹۲ مشاهده شد، زمانی که ایالات متحده مداخله خود را "بشردوستانه" نامید.
ایشان با اشاره به این واقعیت که هیچ یک از این نهادها واقعاً برای تضمین حقوق، حمایت، امنیت یا حاکمیت، نه در کوتاهمدت و نه در بلندمدت، تلاش نمیکنند – دلایل مختلفی را برای این موضوع برگزید:
۱. امنیت باید به معنای رهایی از ترس و تهدید باشد، نه صرفاً بقا تحت سیاستهای قدرت و نظم تحمیلی - درکی که اساساً توسط رژیمهای اقتدارگرا رد میشود.
۲. برای دستیابی به امنیتیسازی، سه شرط اساسی باید رعایت شود:
- باید یک تهدید عینی وجود داشته باشد که بقای یک سیستم خاص را به خطر بیندازد. در این مورد، ما مشروعیت وجود موجودیت اسرائیل را رد میکنیم.
- نهادی که به امنیت متوسل میشود باید از مشروعیت اخلاقی برخوردار باشد - چیزی که جنگهای قبلی ثابت کردهاند که اسرائیل با توجه به وحشیگریاش، کاملاً فاقد آن است.
-پاسخ امنیتی باید متناسب با تهدید باشد و توسط بازیگری با نیت خالص انجام شود. با این حال، ما میدانیم که اسرائیل نه تنها از نظر نظامی برتر است، بلکه از سلاحهای ممنوعه بینالمللی نیز استفاده میکند.
در نهایت ایشان با اشاره به نکات مختلف عنوان کرد ما با یک دشمن نامشروع، غاصب و فریبکار روبرو هستیم که نمیتوان به آن اعتماد کرد. ما همچنین با نهادهای حامی، مانند ایالات متحده و دیگران، روبرو هستیم که از نظر تاریخی به عنوان متجاوز، استعمارگر و استثمارگر منابع ملی عمل کردهاند.
وی معتقد است کسانی که هنوز در مورد مسیر این تحولات شک دارند، آنچه در این سخنرانی ارائه داده اند به عنوان مدرک قانعکنندهای است که آنچه در فلسطین اتفاق میافتد ضد کرامت انسانی و ضد حقوق بشر است و اگر ما به حمایت از آزادسازی آن ادامه ندهیم، دیر یا زود به ناچار به ما نیز سرایت خواهد کرد.
در پایان آقای دکتر صفوی به ارائه نظرات خود پرداخت و با اشاره به قطع نامه های متعددی که در طی سالهای متمادی بین اسرائیل و طرف فلسطینی و آمریکا منعقد شده و هیچ کدام برای پایان این بحران منطقه ای نتیجه بخش نبوده است ادامه داد: ما چندین قطعنامه داریم، اما مشکل چیست؟ آمریکا تمام تلاش خود را برای جلوگیری از اجرایی شدن هر قطع نامه و هرگونه راهحل منصفانه در رابطه با وضعیت فلسطین و اسرائیل کرد و این یکی از بزرگترین مشکلات برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل است انگار که این موضوع برای روند صلح در منطقه مضر است. بنابراین این روند چه چیزی را میتوان برای آینده در نظر گرفت؟
برای مثال یاصر عرفات تمام عمرش را صرف مذاکره با اسرائیل کرد، اما در نهایت اسرائیل او را در شرایطی که در اوج مذاکرات بود تحمل نکرد و از میان برداشت. هر بار که مذاکره به نتیجه میرسید، اسرائیل تصمیم به نقض آن میگرفت. مشکل این است که اسرائیل به تعهداد و وعدههای خود عمل نمی کند ، آنها فقط حرف می زند تا جایی که به اهداف خود نزدیک شوند، در واقع چه تفاوتی بین شرایط گذشته و حال حاضر وجود دارد. می خواهم بگویم ترامپ علت اصلی نیست بلکه این نتیجه توافق نتانیاهو در دسامبر 2023 و ژانویه 2024 است. و معتقد هستم در شرایط فعلی در موفقیت ایجاد صلح، موانع جدی وجود دارد. امنیت و آزادی دو روی یک سکه هستند، قدرت یا نظم برای رسیدن به امنیت، و امنیت تنها راه رسیدن به آزادی است.
اگر میخواهیم صلح دائمی در منطقه داشته باشیم، مردم فلسطین به نوعی عدالت نیاز دارند، نه صلحی که با مجبور کردن برخی از بخشها به پذیرش برخی شرایط همراه باشد. شاید شما(اروپا) این را حمایت کرده است و شاید شما درگیر هستید. شاید هیچ کس شما و کشورهای غربی را در کشتن بیش از هزاران نفر بیگناه توسط اسرائیل محکوم نمیکند و احساس کنید که من آزاد هستم اما اگر می خواهید صلح دائمی و پایدار در آینده برقرار شود، با این وضعیت نمی توان به نتیجه رسید. باید به دنبال عدالت و نوعی توافق بین فلسطین و اسرائیل باشید. اگر به آن اهمیتی ندهید، هیچ اتفاقی نمیافتد و هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.